پایابهای یزد، عناصر معماری وابسته به قنات
برای معرفی یزد همیشه کلام را با عطش کویر میآمیزند و از دریچه رؤیایی سراب به سراغ داغهای تشنگیاش میروند و اینکه سرزمینی است خشک و همدرد و هم ناله با بیابان و طوفان و پریشانی که شورهزارانش زلال چشمههای خروشان را میطلبند و موج ریگهای روانش طراوت دل انگیز دریا را.
ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان یزد: مردان سختکوش کویر همیشه به دنبال راهی بودند که این خاک تشنه را سیراب نمایند و با دستان پرتلاش خود آبهایی را که در اعماق زمین خفته بود، دوباره زنده کنند و حیات و زندگی به آن ببخشند.
به نظر میرسد یکی از ملزومات به هنگام طراحی قنات، تعیین جایگاه پایابها و تهیه نقشه اجرایی آن بوده است. با گسترش فضاهای شهری و یا تغییر کاربری فضاهای موجود آن، ساخت پایاب برای رفع نیازهای مجموعه جدید همواره موردنظر بوده است.
تعریف و کاربرد پایاب
پایاب واژهای فارسی است و حداقل تاریخی هزارساله در زبان فارسی دارد. در فرهنگ دهخدا پایاب به معنای مختلفی چون بن آب، عمق، بقا، دوام، پایندگی، قدرت و طاقت آمده است.
این سازه برای دسترسی آسان انسان به گذرگاه زیرزمینی آب قنات است. پایاب عبارت است از کورهای که به صورت مورب از سطح زمین به قنات گشوده شده و با پلههایی به کوره وصل میشود که بین مردم یزد به «پاکنه» نیز معروف است. آب جاری از قناتها یا کاریزها به چند نوع وارد بناهای مختلف میشده است، یا به صورت نهری جاری و روباز از داخل حیاط میگذشته است مانند آنچه در سالهای ۵۱۹ هجری از مسجد مصلای یزد گذشته است و یا اینکه نیاز به ساخت پایاب بوده است. شاید تفاوت این دو به دلیل قرار گرفتن مکانی بنا، نسبت به ارتفاع مسیر قنات بوده است. در مکانهایی که ظهور آب به سطح زمین با توجه به عمق قنات میسر بوده، آب ظهور میکرده، اما در مکانهایی که عمق قنات اجازه نمیداده است، مجبور به ساخت پایاب نشدهاند. از طرف دیگر باید توجه داشت که پایاب، افزون بر دسترسی به آب قنات، محیطی بسیار خنک در شهرهای گرم و خشک با تابستانی طولانی و طاقتفرسا بوده است. خنکی هوای پایاب بهگونهای بوده که در تابستانها نیز استقرار طولانی در آنها میسر نبوده است. به همین دلیل در خانهها و مدارس به مکانی برای استراحت و کار تابستانی تبدیل میشده است، چنانچه از پایاب بزرگ مدرسه ضیائیه به عنوان مدرسه تابستانی نیز استفاده میشده است.
برخی قناتها در زیر مجرای زیرزمینی خود چندین پایاب داشتند که تعدادی خانوادگی و تعدادی برای استفاده همگان بوده است. در قناتهایی که از زیر بافت های محلههای مسکونی شهرها و قصبات و آبادیهای بزرگ میگذشته، درگذر میدانها و صحن مساجد از آب آن استفاده میکردند.
احداث پایابهای عمومی در محلات، برای دسترسی پیشهوران، کسبه و دیگر مردمان برای رفع نیازهای روزمره خویش از قبیل برداشت آب آشامیدنی، تجدید وضو، آب کشیدن لباس و نیازهایی از این قبیل و نیز آرمیدن در خنکای پایاب در کنار آب، ازجمله کارهای خیر بانیان بوده است.
ساخت پایاب افزون بر مشکلات خاص خود همچون حفر مسیر پلکان طولانی آن در دل زمین و اتاق و یا فضای خاص آنکه نیاز به خاکبرداری زیاد به خصوص در فضای یادشده داشته است، مستلزم حفر کانالهای جدید از قنات به پایاب بوده است. جاری کردن نهری از قنات به داخل پایاب با خرید سهام از مسئولان قنات صورت میگرفته است.
معماری پایاب
بهطورکلی پایابها به لحاظ عملکرد خود برای دسترسی به آب قنات، معماری پیچیدهای ندارند، فضای اصلی پایاب یک اتاق است که به شکلهای چهارگوش (پایاب خانه لاریها و مدرسه ضیائیه) و هشت گوش (مسجد جامع مصلی و خانه رسولیان) دیده میشود. عناصر داخلی این اتاق در کف، بدنههای عمومی و پوشش به این شرح است:
در کف پایاب اصلیترین عنصر، یک حوض است. این حوض مدور یا چندوجهی دارای حفرههایی است که آب نهر قنات را از یکطرف به داخل آن میآورد از طرفی دیگر از آن خارج میسازد.
حوض معمولاً گودتر از سطح کف است (پایاب مسجد جامع، خانه لاریها، خانه رسولیان) و یا کمی برجستهتر از کف زمین است (مدرسه ضیائیه) لبه حوض از سنگ بوده است تا مقاومت بیشتری در برابر ضربات احتمالی داشته باشد.
آنچه جالب است و نقلقولهای تاریخی نیز آن را تأیید میکنند، گذر دو نهر از دو مسیر به این حوضها بوده است.
مانند آنچه در مدرسه ضیائیه و مدرسه کمالیه اتفاق افتاده است. با توجه به این موضوع در معماری پایابهای کمتر تزئیناتی مشاهده میشود و تنها میتوان به کاربندیهای زیبا در پوشش پایابهای مسجد جامع و مدرسه ضیائیه اشاره کرد.
در وسط طاق، هواکش که به سطح بالا و معمولاً به حیاط راه دارد، تعبیه شده است.
ورود به پایاب به شکلهای مختلف صورت گرفته است روش معمول در بناهای عمومی از حیاط است مانند مسجد جامع، مدرسه ضیائیه و خانه لاریها، اما در خانه، ورود به پایاب از راهرویی در زیرزمین است.
پایابها پلکانهای زیادی دارند و معمولاً در میان مسیر پاگردهایی با اتاقکی کوچک برای استراحت در نظر گرفته شده است.
در بدنههای عمودی پایاب انواع سکو برای نشستن تعبیه شده است برای بناهای عمومی این سکوها بیشتر میشود و گاهی صفحهای کوچک که کار اتاق کوچک را میکرده در نظر گرفته میشده است. در خانه رسولیان دو حفره بر بدنه عمومی پایاب دیده میشود یک حفره تونلی است که چندین متر طول دارد و تا خانههای همسایه امتداد دارد. حفره دوم هواکشی است که از پایاب به زیرزمین بزرگ زیر تالار متصل است.
باید توجه داشت که سطح زیرزمین از پایاب حداقل ۴ متر، بالاتر است. این هواکش باعث میشده که هوای گرم پس از خنک شدن از تونل حفرشده به زیرزمین حرکت کرده و باعث خنکتر شدن آن شود. پوشش پایابها از طاقهای مقاوم بوده است. هرچند که این طاقها متحمل وزن خاکهای روی آن نیست، اما میبایست آمادگی ریزش احتمالی زمین و درنهایت مقاومت کافی را داشته باشد. محیط داخلی پایاب به ویژگی ساختمان زیرزمینی و مجاورت با آب کاریز، در تمامی فصول سال تقریباً دارای دمای ثابتی است که عموماً حدود ۲۸ تا ۲۹ درجه سانتیگراد است، به همین دلیل در تابستانها که هوای نواحی بیابانی داغ و نفسسوز است، محیط پایابها دارای خنکای آرامبخش بوده و زیستن در فضای آن رنج گرما را از تن انسان میزداید و به کالبد خسته او آرامش میدهد. بیشتر اهل خانه شب را در پایاب میخوابند در این هنگام یعنی در تمامی روزهای اقامت در پایابها، اهالی خانههای مجاور از طریق مجرا و کوره قنات با یکدیگر ارتباط دارند.
نقش پایابها در تمهیدات دفاعی شهر
در خصوص نقش پایابها به عنوان مجموعه سازههای تدافعی و تمهیدات دفاعی شهر میتوان گفت که در هنگام محاصره و شهربندان، پایابها به مانند پناهگاههای زیرزمینی و مطمئن برای اهالی شهر این امکان را برای تشکیلات دفاعی و مدافعان شهر فراهم میساخت که بدون دغدغه از آسیب به مردم عادی و زن و فرزند و سالخوردگان، به وظیفه دفع دشمن بپردازند. تمهیداتی که به منظور بالا بردن ضریب تدافعی و حفاظتی شهر یزد، یعنی شهری که در دشت و به دور از عوارض طبیعی بنا شده است به شکل حیرتآوری مجموعه شهری را قابل دفاع ساخته بود. علاوه بر برج و بارو و خندق شهر و کهن دژ، بافت تودرتو و کلاف پیچ گذرگاهها، زیر طاقیها و ساباط ها، طاقها و تویزه ها و کوچهها و دیگر اجزای شهری به تدریج چنان پا گرفتهاند که ضمن تسهیل در عملکرد شهر از نظر ارتباط و پیوند اجزای شهر با یکدیگر، در هنگام ناامنی و یورش، نقش بازدارنده و تدافعی داشته باشند. به این ترتیب، مهاجمانی که میتوانستند از خندق و بارو گذشته و وارد شهر شوند، در کوچهها و گذرگاهها، ساباط وزیر طاقیها و دربندها و گذرگاههای پیچ در پیچ شهر در کمین مدافعان شهر گرفتار میشدند. هجوم دستهجمعی و یکپارچه به داخل شهر غیرممکن بود، مجراها و کورههای کاریزی شهر مانند کاریز فیروزآباد و محمودآباد (آب قنات زارچ) و قنات دهاباد به عنوان دهلیز ارتباطی محلات شهر و برزنها و خانههای آن با یکدیگر از سویی و مجموعه شهر با خارج شهر و حومه آن از سویی دیگر عمل میکردند.
بهطورکلی پایابهای شهر، دروازههای این مجموعه ارتباطی شمرده میشدند. مردمان نیز بر حسب ضرورت از راه پایابها، در راهرو قناتها پناه میگرفتند و به این طریق شهر در محاصرهها؛ آسیبپذیر نمیشد و حتی به عملکرد تولیدی و خدماتی خود، در شرایط سخت محاصره ادامه میداد و به تعبیری دیگر، شهر در زیرزمین نفس میکشید.
گزارش از فاطمه دانش یزدی کارشناس ارزیابی عملکرد موزههای استان یزد
انتهای پیام/