سرانه واقعی ملی با رویکرد درآمد زایی از صنایع دستی
«»
برای یک کشور درآمدهایی مانند صنایع مادر، ذخایر طبیعی (مانند طلا، نفت …) و همینطور مالکیت دانش و تکنولوژی بسیار مهم و ارزنده است. ولی این عوامل برای کشورهایی که دولت هایشان کمترین مداخله در اقتصاد را داشته باشند بهتر کار می کند تا کشورهایی که میزان دخالت دولت و حکومت در اقتصاد بیشتر است. چراکه منابع ثروت در دست دولت ها خواهد بود و این امر مانع توزیع واقعا عادلانه این ثروت های ملی خواهد بود.
ولی برخی درآمدها به صورت مستقیم به دست مردم می رسند و دولت ها فقط می توانند مالیات گیرنده این تراکنش های مالی باشند که بسیار هم درست و بجاست. درآمدهای ناشی از فروش خدمات جهانگردی و توریسم و صنایعی مانند صنایع دستی و نیروی انسانی از این دسته هستند و از این رو برای کشوری مانند ایران می توانند ثروت ساز (از دید سرانه واقعی ملی باشد.)
از جمله عرصههایی که به دلیل ویژگیهای ماهوی در دنیای امروز موقعیت ویژهای پیدا کرده، صنایع دستی است. این حوزه در دهههای اخیر به دلیل اهمیت یافتن صنایع فرهنگی در دنیا و رشد چشمگیر اقتصادی مبتنی بر آنها یعنی اقتصاد خلاق، در روند فزاینده مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با نگاهی به سرمایه گذاریهای صورت گرفته در این بخش در سطح دنیا به اهمیت این موضوع بخوبی پی خواهیم برد. برای مثال طبق آمارهای بانک جهانی گردش مالی صنایع دستی در سطح دنیا از حدود ۳۶میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ میلادی، به بیش از ۱۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ میلادی رسیده است و این مسأله به خوبی بیانگر رشد و توسعه اقتصادی این عرصه در سطح دنیاست. حال باید گفت که این هنر صنعت در ایران موقعیتی بسیار ویژه و متفاوت دارد. کشور ما دارای طیف نسبتا وسیع و در بسیاری موارد محصولاتی منحصر به فرهنگ خود در زمینه صنایع دستی می باشد. در کشور ما با کیفیت ترین فرش ها، گلیم ها، میناکاری ها، منسوجات سنتی ، مسگری، زیورالات سنتی ، سفال و سرامیک و بسیار دیگر از صنایع دستی تولید می شود که از لحاظ کیفیت و پیشینه تاریخی ما را بی رقیب می سازد.
در کشور ما هم از نظر تنوع محصولات و رشتههای فعال و هم از نظر زیبایی و کیفیت آثار یکی از ممتازترین جایگاهها را داراست. اما همانگونه که پیشتر اشاره شد، برای اینکه این ویژگیها و ظرفیتها بتواند در مسیر تحولات روز بر بستر پایدار استمرار داشته باشد، ضروری است که پشتوانههای علمی و پژوهشی مستحکمی داشته باشد.
زیرا در دنیا امروز که سرعت تحولات و تغییرات سبک زندگی و نگرش مردم به ساعت و دقیقه کاهش پیدا کرده است، صنایع دستی برای اینکه همچنان در سبد مصرف شهروندان حضور داشته باشد، باید به کمک پژوهشهای میدانی و تحقیقات اصولی، خود را روزآمد کند. بنابراین میتوان گفت که یکی از مؤلفههای مهم و مؤثر در ثبات جایگاه و موقعیت صنایع دستی در شرایط کنونی، ارتباط مؤثر آن با تحقیق و پژوهش است.
مقولهای که چه از نظر اقتصادی و اشتغالزایی و چه از نظر ارتقای کیفیت تولید و حرکت به سوی توسعه پایدار، ضرورتی غیرقابل انکار است. این در حالی است که در عرصههایی مانند اقتصاد خلاق نیز تحقیقات میدانی، شناخت بازارهای مصرف و سلیقه مخاطب یکی از عوامل اصلی برای رشد اقتصادی صنایع فرهنگی و تصاحب بازارهای منطقهای و جهانی برای این تولیدات محسوب میشود.
ولی به شکلی کاملا واضح و روشن، سهم ما از بازارهای صنایع دستی جهان و حتی منطقه بسیار ناچیز است. در حالی که متصدیان دولتی صنایع دستی از افزایش صادرات حرف می زنند، تولید کنندگان و تجار صنایع دستی در ایران می گویند کالا های شبیه به صنایع دستی سنتی ایرانی که در چین و پاکستان تولید شده اند در بازار های ایران عرصه رقابت را بر کالاهای ایرانی تنگ کرده است. با کیفیتی ضعیف تر، ولی قیمت بسیار نازل و غیرقابل رقابت و از همه مهمتر حمایت دولت هایشان در بازاریابی این محصولات.
این در حالی است که صادرات اعلام شده صنایع دستی ایران در سال ۱۳۸۹ حدود ۳۰۰ میلیون دلار بوده است که این رقم برای کشور چین (که البته بزرگترین صادرکننده صنایع دستی جهان است) ۵.۵ بیلیون دلار و مثلا برای کشور پاکستان که با ما قابل مقایسه است حدود ۱.۵ میلیون دلار (پنج برابر ایران) بوده است.
در سالهای اخیر تولید کنندگان صنایع دستی در ایران خواهان ممنوعیت واردات صنایع دستی خارجی شده اند. ولی این تولیدکنندگان باید درخواست های دیگری نیز داشته باشند. مانند:
- افزایش تعرفه واردات صنایع دستی خارجی
- بسته بندی مناسب تولیدات صنایع دستی
- مشوق های وزارت بازرگانی برای صادرکنندگان صنایع دستی ایرانی
- حمایت های تکنیکی و راه حل های بهینه حمل بین المللی برای صنایع دستی
- تبلیغ و ترفیع جایگاه صنایع دستی ایران در بازارهای جهان
- پشتیبانی آکادمیک از این صنعت
شایان ذکر است این صنایع اغلب در میان اقشار کم درآمد کشور ایجاد اشتغال می نمایند که می تواند روند توزیع ثروت و جلوگیری از مهاجرت از شهرهای کوچک و روستاها به شهرهای بزرگتر را بهبود بخشد. صنایع دستی و گردشگری خدماتی هستند که منابع مالی مناسبی برای کاهش فقر در جامعه بویژه در میان زنان و جوانان رقم خواهد زد.
بهر حال عمده کشورهایی که در حال توسعه نامیده می شوند در یک و یا دو کالای اقتصادی صاحب شهرت هستند و عمده درامد اقتصادی ، ارزاوری و … خود را با اتکاء به این اقلام بدست می آورند، حال انکه در دنیای امروز سطح علایق و سلایق مشتریان بازار از تنوع فراوانی برخوردار است و دیگر نمی توان مانند گذشته تنها با تولید یک نوع کالا در عرصه اقتصاد جهانی دوام آورد .
در کشور ما نیز پدیده اتکاء به اقتصاد تک محصولی سالهاست که بر تار وپود اقتصاد کشور تنیده شده است و هرروز گسترده تر میشود و راهکاری که اغلب اقتصاد دانان ارائه کرده اند ، کاهش اتکاء به اقتصاد تک بعدی با گسترش حوزه فعالیت در زمینه های مختلف است .
صنایع دستی و رشته های مشابه آن به ویژه در کشور ما که دارای فرهنگ و تمدن غنی و کهن است ، از جمله بسترها و زمینه های مناسب برای رفع خلاء ناشی از این اقتصاد تک محصولی است و یک کالا و اثر تولیدی ، بومی و چند وجهی است که به چندین شکل می توان از آنها استفاده کرد :
- از دید اقتصادی یک کالا و اثری است که علاوه بر اینکه مواد اولیه آن در داخل تهیه می شود و اقشار متفاوتی از مردم را می تواند مشغول بکار کند ،خاصیت ارز آوری و درآمد زایی نیز دارد.
- از جنبه فرهنگی نیز، صنایع دستی یکی از نمادها و سمبل های فرهنگ و تمدن غنی کشور است که علاوه بر افزایش اعتبار بین المللی ما در بعد فرهنگی ، می تواند در جذب جهانگردان و گردشگران و سرمایه گذاری خارجی موثر باشد .
- صنایع دستی از جمله رشته هایی است که هم مواد اولیه آن در دسترس و ارزان است و هم اینکه از قدیم الایام با روح و سرشت روستائیان پیوند ناگسستنی دارد و از اینرو می تواند در رفع و یا حداقل کاهش پدیده مهاجرت موثر باشد .
- همچنین صنایع دستی در کاهش خلاء های ناشی از اقتصاد تک محصولی این است که به لحاظ ماهیت هیچ گاه مشمول شرایطی مانند نفت نمی شود که بیگانگان هر گاه خواستند بتوانند از آن بعنوان اهرم فشار علیه کشور صاحب آن استفاده نمایند بلکه برعکس این هنر صنعت در هر شرایطی می تواند به حیات خود ادامه دهد ، چرا که مخاطبان و مشتریان آن تنها دولتها و سرمایه گذارن کلان اقتصادی نیستند که هر گاه احساس کنند بازار و صاحب آن کالا را به ابزاری برای فشار به صاحبش تبدیل کنند .
اما یک نکته در این خصوص محرز است و آن لزوم اهمیت دادن دولت و حاکمیت به نقش اثر گذار صنایع دستی و البته صنعت گردشگری در کاهش معضل اصلی اقتصاد کشور یعنی شکستن اتکا آن به نفت است که امیدواریم دولت ، مجلس و سایر نهادهای اثرگذار با درایت و تصویب و اجرای قوانین مشخص و حمایتی در این زمینه گام بردارند .
منبع:
نشریه ایران؛ چالشهای مدیرت مالی در صنایع دستی، حجت اله مراد خانی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه هنر، کد خبر: ۱۶۵۴۸۶تاریخ: ۱۳۹۵/۱۰/۱۶
محمد بهشتی نژاد ـ کارشناس مسئول امور مالی