سفر به یزد ، فرصتی است تا تاریخ و میراث این شهر را بهتر دید و درک کرد . بهانه ای است تا خشت های دومین شهر تاریخی جهان را با دستان خود لمس کنیم.هر گردشگری وقتی زیر ساباط های کوچه پس کوچه های بزرگترین بافت تاریخی جهان قدم می زند، به آنچه این تاریخ داشته و برای ما به جا گذاشته ، فکر می کند.سفر به یزد ، سفر به دورانی دیگر از تاریخ است. دورانی که از ساختمان های سر به فلک کشیده خبری نیست و هنوز هم می توان اصالت ، عرفان ، آرامش و تاریخ را در این شهر کهن جستجو کرد.

نوروز جشن کهن با طبیعت است. روح مسیحایی زندگی است و آب زلال حیات که آدمی را زنده و سرمست می کند و در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می داریم ، گویی خود را در همه نوروز هایی که همه ساله در این سرزمین بر پا می کرده اند ، حس می کنیم.نوروز همه وقت عزیز بوده است، در چشم مغان و موبدان، در چشم مسلمانان که اسلام عزیز همه رنگ های قومیت را زدود و سنت های دگرگون کرده آن را جلای خاصی بخشید.بی شک روح در این فصل سر زده است و ما در آن لحظه در نخستین لحظات آغاز آفرینش و در این میعاد گاهی که همه نسل های تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند با آنان پیمان وفا می بندیم و امانت عشق را از آنان به ودیعه می گیریم

یزد از سرزمین های باستانی ایران است که درآن مواریث ارزشمند تاریخی دیده می شود. از بافت تاریخی یزد مي توان به عنوان یکی از «گنج های مهم تمدن و فرهنگ » و« میراث کم نظیر گلین در جهان» نام برد و برای حفظ ، احیاء و بازسازی این بافت همکاری نهادهایی نظیر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ، شورای شهر، شهرداری، سازمان مسکن، نیروی انتظامی و ... با مشارکت مردمی امری ضروری است.