هنر زیستن در خطه کویر
"این آب است که به حیات انسانی، موجودیت می بخشد" و از این دیدگاه ، هر دستاورد انسانی مانند: تکنولوژی، معماری، هنر و نیز فرهنگ، رسومات، مذهب و… معلول علت غایی آب خواهد بود.
اما در سرزمینی که آب چون گوهری گرانبها، در دل خاک آن چنان مدفون است که دسترسی بدان بسیار دشوار و طاقت فرساست باید یزدی سختکوش و پرتلاش رایک هنرمند دانست؛ چرا که بزرگترین هنر وی، هنر زیستن و تلاش در خطه ایست که مجموعه شرایط برای تداوم بقا ناگوار است.
گستردگی کویر سوزان و طبیعت خشک این سرزمین، هر انسانی رابه تحیّر وا می دارد، آن گاه که می بیند چگونه دستان سخت کوش این کویرنشینان بی ادعا، برای دستیابی به آب، این جوهره هستی، چگونه زمین را می کاود و بی ترس از وسعت کویر، بر بیکرانی آن غلبه می کند؛ چرا که طبیعت قهرآلود این سرزمین به او آموخته است، باید برای بهتر زیستن زحمت و تلاش مستمر داشت و کم خوری و قناعت مدام.
در مکتب یزدی، دور ریختن معنا ندارد، در نگاه مردم قانع این دیار، همه چیز رنگ تقدس دارد. او از هر چیز بیشترین بهره را می برد، بدین سبب که می داند طبیعت با او سر ناسازگاری دارد؛طبیعتی که سلطان واقعی اش همین آب به ظاهر بی ارزش است؛ اما برای یزدی، ارزشمندترین نعمت، بنابراین هیچ راهی نیست جز قناعت و صرفه جویی. و در این میان نقش زنان را در بالابردن فرهنگ بهره وری در خانواده باید نقش حساس و مهمی دانست.
بررسی های تاریخی نیز نشان می دهد که زنان در بسیاری از جوامع نقش فعال و موثری داشته اند و در برخی از برهه های زمانی پا به پای مردان، چرخهای سازندگی و ترقی جامعه را به پیش برده اند و علاوه بر همسر بودن، مهمترین نقش زندگیشان را که همان نقش مادری و تربیتی است به نحو احسن به انجام رسانیده اند. سیری در فعالیت های گذشته زنان یزدی نیز ما را با این واقعیت روبرو می سازد که زن، چه زن شهری و چه زن روستایی، زنی سختکوش و سازگار بوده است. قناعت و صرفه جویی، ساده زیستی و سازگاری از ویژگیهای مهم وی بوده است. او هرگز زیاده خواه نبوده و از مدپرستی، تجمل گرایی، بیکاری و تن پروری بیزاری می جسته است. در واقع باید گفت: از دیرباز داشتن فرهنگ قناعت و استفاده بهینه از مواهب الهی جزء شاخصه های زندگی زنان و مردان یزدی محسوب می شده است.
در باور چنین مردم سختکوشی، هیچ چیز از بین نمی رفته است؛ مگر این که هیچ راهی برای استفاده مجدد از آن نباشد.