نقش اکولژیکی موریانهها در اقلیمهای خشک
عموماً تصور می شود که موریانه ها موجودات مخربی هستند که نقش کم اهمیتی در اکولوژی زمین دارا می باشند. برخلاف آنچه تصور می شود، موریانه ها نقش اکولوژیکی عظیمی را به ویژه در محیط زیست های بیابانی و با حاصلخیزی پایین ایفا می کنند. در مناطق دور افتاده با حاصلخیزی پایین در استرالیا که مقدار بسیار کمی نزولات جوی دریافت می کنند کمبود رطوبت منجر به سازگاری بهت انگیز تعدادی از حیواناتی که آنجا زندگی می کنند، به طور برجسته موریانه ها شده است.
آب برای هر موجود زنده ای نیاز است تا زنده بماند،ا این حقیقت در مورد موریانه ها نیز وجود دارد. چندین گونه از موریانه ها به صورتی تکامل یافتهاند که تمامی کلنی قادرند تا داخل محیط زیستی که خودشان ساخته اند و گاهی اوقات داخل یک قطعه چوب مرده زندگی کنند. هر چیزی که آن ها استفاده می کنند بازیافت می شود موریانه ها تپه های ابتکاری را با مواد زائد خود می سازند و از طریق چسباندن همه چیز به هم و ساختن محلهای عبور و مرور ضد آب، از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند. توانایی موریانه ها در متابولیسم سلولز از طریق رابطه همزیستی دوجانبه به آنها اجازه می دهد تا مواد گیاهی مرده را تجزیه کرده و مواد غذایی را به خاک باز گردانند. رویهمرفته موریانه ها مهمترین تجزیه کنندگان در محیط های خشکند زیرا قادرند، مواد غذایی را دوباره به زمین باز گردانند، خاک بسازند و رطوبت را حفظ کنند.
مقدمه:
به نظر می رسد تنفر از موریانه ها طبیعی باشد. اغلب آنها بسیار کوچکند و رنگ پریده و حشراتی باظاهری عجیب اند آن ها در تاریکی زندگی می کنند. به دلیل میلون ها دلار خسارتی که به ساختارهای چوبی و رستنیها در سراسر جهان وارد می کنند به عنوان "آفت" مشهور هستند. Thomas Snyder این بدنامی جهانی موریانه ها را در عنوان کتابش (۱۹۴۸)، موریانه دشمن ما، نشان می دهد. بدین ترتیب مطالعات و اکتشافات اخیر شروع نمودهاند تا این تصور بد از موریانه ها را تصحیح کنند. مخلوقی که در هر قارهای با دامنه گسترش زیاد وجود دارد (یا وجود داشته است) مطمئمناً نقش اکولوژیکی بزرگتری از آفت دارد. مطالعات اخیر در مورد تکامل این راسته از حشرات ارتباط دقیق تری بین کمک و مساعدت آنها را در محیط زیست کنونی ومحیط زیستی که میلیون ها سال پیش که وجود داشته اند را بیان می کند.
توانایی موریانه ها در سازگار شدن با محیط های خشک به آن ها اجازه می دهد که در محیط هایی که دیگر تجزیه کنندگان رایجی نظیر باکتری ها و قارچها نمی توانند عمل کنند، نقش تجزیه کننده مهمی را ایفا نمایند. استرلیا به دلیل کمی بارش و بالا بودن درجه حرارت بیابان و ساوان یک محیط ایده آل برای مطالعه تأثیرات محیط های خشک بر موریانه هاست.
پس زمینه:
از نظر تاکسنومیکی تمامی موریانه ها در سلسله Animalia، شاخه Arthropoda، رده Insectaو راسته Isopteraجای گرفته اند. گرچه موریانه ها به اندازه ها و اشکال مختلف هستند اما همه گونه های موریانه در راسته Isopteraقرار می گیرند و گسترش جهانی گونه ها درحال حاضر ۲۷۶۱ گونه است. که از این ۲۷۶۱ گونه، ۱۹۵۸ گونه از آن ها موریانههای عالی می باشند. (جدول ۱) (Myles,2003) موریانه های ابتدایی در ۶ خانواده توصیف می شوند که در داشتن تاژک داران همزیست روده ای اشتراک دارند. موریانههای عالی ار موریانههای ابتدایی تکامل یافتهترهستند بصورتی که تاژکداران همزیست را از دست دادهاند و آنها را با باکتریها جایگزین نمودهاند. موریانه های عالی سه چهارم تمام گونه های توصیف شده را تشکیل می دهند، تعداد زیادی از گونه ها هنوز توصیف نشده اند. موریانه های ابتدایی در استرالیا نسبت به دیگر قاره ها غنی تر هستند در حالیکه تعداد گونههای تغذیه کننده از خاک و موریانه های آلی در قاره جزیره کمتر است.
تکامل راسته مساوی بالان
موریانه ها (راسته مساوی بالان) از نظر تکاملی وابستگی نزدیکی به سوسری ها (Blattaria) دارند. موریانه ها، شیخک ها و سوسری ها از یک جد بالدار مشترک تکامل یافته اند، این سه گروه در زیرراسته های Dictytopteraدسته بندی می شوند. به هر حال بررسی نشان داده که موریانه ها و سوسری ها ارتباط تاکسنومیکی نزدیکتری نسبت به شیخک ها با هم دارند. همبستگی این ارتباط بین دو جنس سوسریهای چوبخوار(Cryptocerus) و موریانههای گرمسیری استرالیا (Mostotermes) مشاهده میشود. سوسری های چوب خوار در برخی خصوصیات با موریانه ها مشترکند (به عنوان مثال اغازیان همزیست در روده عقبی) و Mostotermesدر برخی از صفات فیزیولوژیکی و وابستگیهای ژنتیکی با موریانهها مشترک است.
تاریخ جدایی تکاملی مساوی بالان و سوسری ها به دلیل کامل نشدن گزارشات فسیلی مقداری ابهام دارد. اگرچه خیلی از کشفهای نسبتاً اخیر بیشتر چهار چوب زمانی را برای این چنین وقایعی روشن ساختهاند. Meiatermesbertraniقدیمی ترین فسیل توصیف شده است که موریانه ای است که توصیف شده است در سنگ آهکی اسپانیا پیدا شده و تاریخ آن مربوط به حدود ۱۳۰ میلیون سال پیش می باشد (Abe et al.,2000). تعداد زیادی فسیل مرتبط در برزیل، کانادا، فرانسه و ایالات متحده و کشورهای زیاد دیگری در سراسر جهان یافت شده اند. انتشار موریانه های ابتدایی و عالی که با دانش وقایع زمین شناسی گره خورده است تئوری های پیشین را که ادعا می کنند تمامی گروهای موریانه پیش از خرد شدن Gondwanaدر حدود ۱۸۰ میلیون سال قبل تکامل یافته اند، را رد می کند. اکتشافات جدید در تکنولوژی تجزیه تحلیل DNAبه یک تئوری جدید منجر شد. شواهد نشان می دهد که تعدادی زیادی از گروههای موریانه های ابتدایی در سراسر جهان پیش از Gondwanaوجود داشته اند (Tayasu et al., 1998). پس از انقراض تودهای در دوره کراتاسه، تعدادکمی از گونهها باقی ماندند. یک موج انتشار دو نیچی که پر نشده بود ایجاد گردید برای اینکه گونههای مدرن ظهور پیدا کنند و توسط بکار گرفتن متدهای انتشار نظیر پلهای زمینی، وزش طوفانها و کندههای درختان انتشار پیدا کنند. امروزه شباهتهایی بین گونههای ابتدایی در قارها مانند استرالیا، جنوب آمریکا و آفریقا ارتباط ژنتیکی را از زمانیکه تمام آنها درGondwanad به هم پیوسته بوده اند را نشان میدهد.
خصوصیات عمومی سلسله طبقات
گرچه موریانه های عالی و ابتدایی در راستای گونه به مقدار کمی در جزئیات تفکیک طبقات تفاوت دارند، یک کلیات ژنریک از از سلسله طبقات موریانه را به آسانی میتوان درک نمود.. ۵ طبقه عمده در داخل کلنی موریانه (بجز تعداد کمی از گونه ها) وجود دارد: مولدین، بالدارهای جنسی، کارگرها، سربازها و نمف ها (۸۵Watson et al., 19)
مولدین: یک شاه و ملکه هر کلنی را آغاز می کنند و همانجا با قی می مانند تا بمیرند. شاه کار می کند تا برای بارور کردن ملکه اسپرم تولید کند (ملکه بیش از ۳۰۰۰ تخم در روز طرد می کند). ملکه هورمون هایی آزاد می نماید که سیگنالهای آن باعث تفکیک کارگرها، سرباها و … میگردد. در بسیاری از گونهها، حیات تپه به زندگی مولدین وابسته است. هم ملکه و هم تپه می توانند بیش از ۲۵ سال عمر کنند. در برخی گونه ها، مولدین وقتی می میرند جایگزین میشوند و بدین ترتیب اجازه میدهند کلنی گاهی اوقات تا یک قرن به حیاتش ادامه دهد.
بالدارهای جنسی : این کلاس موریانهها که غالباً بیشتر دیده می شوند (خورده می شوند) وظیفه مهم پیدا کردن کلنی های جدید را بر عهده دارند. آن ها چشم های مرکب به خوبی توسعه یافته دارند و قادرند پرواز و تولید مثل کنند و می توانند درصورتیکه شاه و ملکه ازبین بروند، جایگزین آن ها بشوند (۸۵Watson et al., 19). بالدارهای جنسی عمومیترین کلاس موریانهها هستند که بر اساس تفاوتهای موجود در شکل و اندازه بال برای طبقهبندی مورد استفاده قرار میگیرند. نام Isopteraبه معنی مساوی بال است و به موریانه ها نسبت داده شده زیرا دو جفت بال موریانه ها یک اندازه و مشابه به نظر می رسد. آلات ها در شب برای پراکنده شدن و جفت گیری ظاهر می شوند، اما آن ها هیچ گاه به لانه باز نمی گردند.
کارگرها: این گروه از موریانه ها شاید عمده ترین نقش را در کلنی ایفا کنند. کور، کر و عقیمند کارگرها کوچکترین موریانه های فعالند (گاهی فقط یک یا دو میلی متر طول دارند). نظر به اینکه بیشترین فراوانی موریانه را دارند وظایف آنها، لانه سازی، غذا دادن به سربازها و والدین، جستجوی منابع آب و غذا، مراقبت از تخم ها و موریانه های جوان تر و دفاع شیمیایی در مقابل قارچ ها و دیگر میکروارگانیسم های شیمیایی است. یکی از مهمترین مسئولیت های یک کلنی جمعآوری آب و غذاست، این وظیفه مهم توسط کارگرها انجام میگیرد (۸۵Watson et al., 19).
سربازها: سربازها هم مانند کارگرها عقیمند، اما آنها کور نیستند. وظیفه ی آنها حفاظت از لانه است، اغلب آنها برای حفظت از کلنی خودکشی میکنند. اعضای این طبقه آرواره های بزرگی دارند (اندازه و شکل با گونه تغییر می کند) که برای پاره و زخمی کردن دشمنان از آن ها استفاده می نمایند. سربازها سرهای بزرگی دارند و از همین طریق میتوانند جلوی ورود مزاحمین را بگیرند. آنها همچنین از پیش آمدگی پیشانی شان برای پرتاب مواد شیمیایی دفاعی که دشمنان را به دام می اندازد استفاده می کنند. هنگامیکه یک شکاف در دیوار تپه یا یک سوراخ در گالری های گلی بوجود می آید تعداد زیادی از سربازها به خارج آن یورش می برند و از آن منفذ دفاع می کنند درحالیکه کارگرهها آن را تعمیر نمایند. خیلی از اوقات نگهبانان بیرون از لانه می مانند و در اثر گرسنگی و از دست دادن آب بدن می میرند (۸۵Watson et al., 19).
نمف ها (پورهها):از تخم ها بوجود می آیند، نمف ها موریانه های غیرفعال و توسعه نیافته اند که منتظر دریافت سیگنال های شیمیایی از ملکه که منجر به تغییرات می شود، می باشند. یک تعداد نسبتاً کمی از نمف ها تبدیل به بالدارهای جنسی می شوند، (۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت) تعدادی از آنها سرباز می شوند در حالیکه اکثریت آنها به کارگر تبدیل می شوند (۸۵Watson et al., 19).
خصوصیات و مشخصات بی نظیر موریانه ها
هیچ حیوانی وجود ندارد که توانایی متابولیسم سلولز را داشته باشد. چنین حیوانی وجود ندارد. به هر حال تعداد زیادی از حیوانات مانند احشام و گاو و گوسفند و بزغاله گوزن، کوالا و زرافه مقدار زیادی سلولز در رژیم غذایی شان استفاده می نمایند. برای هضم سلولز یک ارگانیسم باید از سلولاز، یک آنزیم با توانایی کاتالیز و هیدرولیز سلولز استفاده کند (Ratcliffe et al., 1952). اما این حیوانات این آنزیم را تولید نمی کنند. پس چه گونه آن ها سلولز را هضم می نمایند؟ این سؤال از طریق برخی ارگانیسم های ساده از قبیل، قارچ ها، باکتری ها و تکسلولیها پاسخ داده می شود. این ارگانیسم ها معمولاً (معمولاً باکتری یا تک سلولیها) یک ارتباط همزیستی با حیوانات میزبان دارند. موجودات همزیست داخل روده حیوان زندگی می کند و در یک قسمت از ارتباط دوجانبه شرکت میکنند. شاید سحرآمیز ترین خصوصیات موریانه ها ارتباط همزیستی آن ها با ارگانیسم های هضم کننده سلولز باشد. آغازیان همزیست داخل روده (موریانه های ابتدایی) باکتری(موریانه های عالی) سلولز مواد گیاهی را که توسط موریانه ها خورده شده است را هضم می نمایند (Ratcliffe et al., 1952). هردوی موریانهها و میکروارگانیسمها از این ارتباط سود میبرند. موجود همزیست یک منبع غذای دائمی و یک پناهگاهی خارج از محیط به دست می آورد. در حالیکه موریانه ها گلوکز و سایر مواد تولید شده از متابولیسم سلولز را به دست می آورند.به دلیل این حقیقت که مواد سلولزی توسط موریانه میزبان مورد استفاده قرار میگیرد، سلولز میتواند توسط پروتیستهای همزیست رودهای یا باکتریها هضم شود. موریانهها بدون همزیستها نمی توانند سلولز را هضم نمایند. این ارتباط برای موریانه و همزیست مفید میباشد.(استفاده متقابل) (Ratcliffe et al., 1952).
موریانه ها بدن نرمی دارند و هدایت تغذیه، دفاع و تولید مثل آن ها وابسته به زوائد مو مانند باریکی است که Sensilla(اعضای حسی) نامیده می شود. مقدار اندکی از رفتار پیچیده موریانه ها شناخته شده است. این گونه فرض می شود که به صورت hard-wired(سخت افزار) با توانایی ایجاد و عکسالعمل نشان دادن به مجموعهای از سیگنالهای پیچیده شیمیایی و شعائر رفتاری بوجود آمدهاند (Krishna and Weesner, 1969). یک روش خیلی جالب حفاظت شیمیایی کلنی زمانی به نظر میآیدکه موریانهها ترکیباتی نظیر نفتالین را برای برای دفاع در مقابل مورچهها، میکروارارگانیسمهای بیماریزا و نماتدها تولید میکنند (Krishna and Weesner, 1969). موضوع تکنیکهای دفاع شیمیایی موریانه ها، مبحث نسبتاً جدیدی است که در حال حاضر در مجامع علمی، مطالعه می شود.
اجتماع مرموز:
موریانهها فوق العاده اجتماعیاند و در کلنیهایی شامل یک تا دو میلیون فرد زندگی میکنند. افراد بدون قوه تفکرند و در جهت بهبود کلنی تلاش می کنند. آنها رویهرفته به صورت یک ابر ارگانیسم کار میکنند (Skaife, 1955). چیزهای کمی در مورد توانایی سازماندهی برجسته آنها کشف شده است بهجز اینکه میدانیم آنها از طریق یک گروه از فرمونها با هم در ارتباط هستند. (به قسمت ارتباطات مراجعه کنید). گرچه ساختار اجتماعی کلنی، به صورت مشابه در میان مورچهها و زنبورها هم وجود دارد اما موریانه ها قبل از آنها تکامل یافتهاند و از سایر انواع حشرات اجتماعی متمایز میباشند. اجتماع موریانهها (که از تعداد زیادی افراد پرسلولی تشکیل یافته است) با هر ارگانیسم دیگری انالوگهایی دارد. آنالوگی ایدهآل برای این مقایسه از کتاب بیولوژی موریانهها اقتباس گردیده است (Krishna and Weesner, 1969). به طور کامل ارتباطات متقابل یک کلنی موریانه را شرح میدهد:
"این ارگانیسم دارای تقسیمکار، یکپارچگی و تقسیم کار اختصاصی بین افراد طبقات میباشد، طبقات عقیم آنالوگ سلول های سوماتیک در یک فرد ارگانیسم می باشند، طبقات مولد با گامتهایش موازی هستند و وظایف سربازها و کارگرها با وظایف سلولهای مغذی و دفاعیشان آنالوگ میباشد. افراد یک اجتماع موریانه نمیتوانند به تنهایی زنده بمانند و این وابستگی به یکدیگر و یکپارچگی آنها را شبیه یک ارگانیسم واحد میسازد. مانند ارگانیسمها، لانههای موریانه بطور هموستاتیک واحدهایی تنظیم یافته میباشند. دیوار لانه در رفتاری شبیه به صدف یک حیوان مانند یک سد آنها را از شکارگرها محافظت میکند. محیط داخل خود تنظیم و برای زندگی و بقا در حد مطلوب است و تا حدودی در برابر شرایط محیط خارجی مستقل (غیروابسته) میباشد. قسمتهایی از لانه ممکن است، مانند قسمت های از دست رفتهیک ارگانیسم، بازسازی شوند. در رشد، توسعه، تقارن و سازگاری نیز شباهت هایی وجود دارد (Krishna and Weesner, 1969).
ارتباطات:
موریانهها نمیتوانند از طریق بینایی یا با صدا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند به این دلیل ساده که آنها بینایی ندارند و کر میباشند (همچنین مبحث نابینایی دیده شود). در عوض این راسته از حشرات با بهره بردن از حسهای چشایی و لامسه ارتباط برقرار میکنند. موریانهها قادرند تا هم لانه ایهایشان را از طریق بوی خاص تشخیص بدهند، از همین طریق مولدین نر بوسیله بو، ماده ها را پیدا میکنند (Limburg. 1974). موریانهها از طریق لمس یکدیگر که با استفاده از یک رفتار ویژه انجام میپذیرد، درخواست غذا میکنند. آنها ردپای معطری به سمت منابع غذای خارج لانه به جا می گذارند. وقتی یک موریانه جست و جو گر یک منبع جدید غذا پیدا کرد، درحالیکه یک ردپای معطر پشت سرش به جا می گذارد با یک تکه غذا که در آرواره هایش قرار دارد به لانه باز میگردد. این کار توجه سایر موریانهها را که در اطراف وجود دارند را جلب می کند و مقدار کمی غذا به آنها می دهد. به این طریق آنها فریفته می شوند تا ردپا را به سمت منبع تازه غذا دنبال کنند. این عطری که آنها دنبال میکنند توسط یک غده که در سطح زیرین شکم موریانهها قرار دارد تولید می شود. دانشمندان معتقدند که این عطر نشانگر ابتدا بصورت یک سیگنال خطر ظهور پیدا نمودهاست تا بتواند کارگرهای موریانه را آگاه سازد که در لانه شکافی وجود دارد که از طریق آن دشمنان میتوانند وارد شده و از بدن نرم و شاداب ساکنان تغذیه کنند.نابینایی موریانهها به گونه ایست که میتوانند تا حدودی نوری که از سوراخها وارد میشود را احساس نمایند. آنها همچنین به گونهای خارق العاده به جریان ضعیف هوایی که وارد و خارج میشود، حساسند. موریانههایی که نزدیک صحنه شکار قرار دارند به مرکز لانه باز می گردند، ویک عطر نشانگر به جا می گذارند و با حرکات مضطربشان دیگر موریانه ها را آگاه میسازند. عطر یک مادهای است که به آن فرمون میگویند که باعث میگردد عکسالعملهای معینی از موریانهها وسایر حشرات ایجاد شود. بدین ترتیب به آنها اجازه داده میشود تا از مسیری که عطر به طرف سوراخ هدایت میکند، اجتناب نمایند.
نابینایی:
از آن جاییکه تقریباً تمام موریانه ها در سراسر زندگیشان در تاریگی مطلق به سر می برند، توانایی دیدن را از دست دادهاند و نابینا هستند. نظر به اینکه به طور دائم از نور معمولی و تشعشع دوری نمودهاند، موریانهها نیاز کمی به رنگدانه دارند که به صورت یک فیلتر در مقابل اشعه ماوراء بنفش عمل میکند. به همین دلیل، پوست آنها نیمه شفاف است و یا رنگ دانه کمی دارد.
انواع لانه:
لانه های موریانه با اشکال و اندازه های متنوع وابسته به سن تپه ها و گونه هایی که آن ها را می سازند، دیده می شوند. چهار نوع عمده لانه در سراسر جهان دیده می شود. درختی، زیرزمینی، تپه و لانه های یک قطعه ای. لانه های درختی اغلب از گسترش لانه های زیرزمینی بوجود می آیند و از طریق دالان های حفاظتی به یک انشعاب یا شاخه ای از یک درخت زنده مرتبط می شوند. موریانه ها هیچ گاه بدون پوشش محافظ در معرض هوا سرگردان نیستند. زیرا دالان هایی از جنس کارتن می سازند. کارتن از خاک و مواد دفعی که بوسیله بزاق به هم چسبیده شده اند، تشکیل شده است (Abe et al.,2000). این ترکیب وقتی خشک می شود بسیار مقاوم شده و دالانهای حفاظتی بی نقصی را بوجود می آورد، گاهی اوقات تمام سطح یک درخت را می پوشاند. این دالان های حفاظتی برای برقراری ارتباط بین لانه های زیرزمینی و لانه های درختی و همچنین ایجاد پوشش غیر قابل نفوذ برای فراهم کردن یک راهرو تاریک و مرطوب استفاده می شوند (Snyder, 1948).
موریانه ها برخلاف مگسهای خانگی، هیچ بالشتک چسبنده ای در پاهایشان ندارند، بنابراین آن ها نمی توانند از شیشه پنجره بالا بروند و برای راه رفتن روی سطوح صاف با مشکل مواجه می شوند. برای مقابله با این مشکل آنها هر چیزی را با مدفوعشان می پوشانند، به این ترتیب یک سطح ناصاف برای آسان شدن راه رفتن بوجود می آید (Skaife, 1955).
لانه های زیرزمینی در جاهاییکه سطح رطوبت در تمام طول سال پایین میباشد، رایج هستند.زیرا ساختار لانههای زیرزمینی تبخیر و خشک شدن را به حداقل میرساند. در رابطه با موریانههای زیرزمینی شبکه عظیمی از تونل ها و گالری های زیرزمینی تا صدها فوت گسترش می یابند، چندین جریب زمین را پوشش می دهند تا به منابع غذایی دست یابند (Snyder, 1948). یک سلول سلطنتی (سلول ملکه) همیشه در مرکز کلنی به طرف قاعده کلنی جاییکه مولدها رطوبت را نگه می دارند و به خوبی تغذیه می شوند، وجود دارد. وقتی اندازه یک کلنی برای ملکه خیلی بزرگ شد، مولدین ثانویه ایجاد می شوند و کلنی های اقماری در همان نزدیکی بوجود می آیند تا کلنی اولیه را تکمیل کنند (Pearce, 1997).
اگرچه لانه های زیرزمینی کم و بیش از شکارگرهای بزرگ محافظت میشوند، اما حیواناتی که تونل میزنند، نماتودهای گوشتخوار و هر چیزی که میتواند از زیرزمین به لانه وارد شود لانه های زیرزمینی را تهدید می نماید. برای حفاظت از لانه زیرزمینی از چنین حملاتی، در اثر میلیون ها سال تکامل سیستم دفاعی، یک مهندسی طبیعی حیرت آور بوجود آمده است.
با استفاده از یک ترکیبی از خاک، رس، ماسه، مواد دفعی و بزاق کلنی یک پوشش ضخیم، مانند صخره سخت و غیر قابل نفوذ به آب را در اطراف لانه می سازد. این سد غیر قابل نفوذ به عنوان یک وسیله محیط زیست خود پایدار را تولید میکند و همچنین از ساکنان آن حفاظت به عمل میآورد (Snyder, 1948). استحکام نفوذناپذیری نفوذ ناپذیری به آب همچنین مانع از دست دادن آب شده و انتشار بوی ملکه را کاهش می دهد.عطر متصاعد شده از ملکه در فضای کوچک لانه بطور افزایشی محصور میشود و در نتیجه تاثیر آن افزایش مییابد. در هر صورت به علت غیر قابل نفوذ به هوا بودن ساختار لانههای زیرزمینی، یک شرایط نامطلوبی توسعه مییابد(Pearce, 1997). بالا رفتن سطح دی اکسید کربن برای موریانه ها سمیت دارد و چند گاز دیگر نیز تولید می شوند که باید از لانه به خارج رانده شوند. برای پاکسازی این مانع، یک فرآیند خلاقانهی دیگری در داخل لانه اتفاق می افتد. به جای تهویه لانه با هوای گرم و خشک هوای بیرون لانه که باعث از دست دادن آب کلنی میشود یک سیستم تهویه با هوای سرد و مرطوب تحتانی، وجود دارد (به بخش خشک شدن مراجعه شود). از طریق تغیییر فشار هوا و اطاقکهای ویژه هوا، لانه به طور کامل تهویه میشود و خطر از دست دادن آب به طور کامل حذف میگردد(Snyder, 1948).
تپههای موریانه (که معمولاً به عنوان hillشناخته می شوند) شاید جذابترین نشانه حضور موریانه ها باشد، تعداد زیادی از گونه ها تپه می سازند، که البته به دلایل متفاوت این کار انجام میشود. انسان ها هزاران سال تپه های موریانه را در نظر گرفتهاند و تلاش میکردند تا بدانند چگونه حشراتی این قدر کوچک، کور و بی مغز توانایی چگونه توانایی ساخت و ساز فوق العاده و ابتکاری این چنینی را دارند. از لحاظ شکل و اندازه انواع متفاوتی تپه میتواند از هر چیزی که توسط موریانه ها پیدا و دفع شود، ساخته شود. تپهها روی سطح زمین هستند و وابسته به نوع گونه ها، میتوانند به منظورهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند که عبارتند از:، اتاق، انبار، وسیله کنترل درجه حرارت، محل استقرار اضطراری، پناهگاه از سرازیر شدن سیل، وسیلهای برای تهویه یا بعنوان یک لانه کامل برای خودشان (Snyder, 1948).
مانند هر ساختاری در زیست شناسی، شکل به وظیفه بر می گردد. یک تپه با انتهای گرد شده ی مقاوم، چنانکه در بسیاری از مناطق گرمسیری مشاهده می شود، وظیفه دارد که آب را در طی بارندگی های سنگین از تپه دور کند. یک تپه بلند و کشیده، شبیه آن هایی که در مناطق گرم و معتدل دیده می شوند، درجه حرارت را در طول روز تنظیم می نمایند (Skaife, 1955). موریانهها در مناطق مختلف بطریقی تکامل پیدا نمودهاند که تپه ها را بر اساس شرایط محیطی منطقه شامل: تغییرات درجه حرارت روزانه و فصلی، نزولات جوی، شدت روشنایی و… می سازند. تپه های مغناطیسی در ابتدا گیج کننده بودند، آن ها به شکل یک گوه باریکند و جهت آن ها همیشه شمالی- جنوبی است. در طی یک پدیده خاص تکاملی، گونه هایی که تپه های مغناطیسی می سازند در موقعیت خودشان و وابسته به زمین خورشید جمع می شوند. تپهها همیشه جهتشان به طرف مغناطیس قطب شمال زمین قرار دارد، بطوریکه مغناطیس هیچ تأثیری روی آنها ندارد(Martin, 2000). دلیل قرار گرفتن انها در یک جهت شمالی- جنوبی به تغییرات روزانه درجه حرارت، که با محیط زیست منطقه مرتبط است، وابسته می باشد. روزها می توانند بسیار داغ شوند، در حالیکه شب ها میتوانند بسیار سرد باشند. چگونه تپه ها این تغییرات شدید درجه حرارت را تعدیل می کنند و در یک دمای نسبتاً ثابت پایدار باقی می مانند؟ این جهت یابی تپه هاست که به آنها اجازه می دهد تا از انرژی نور خورشید بهره ببرند. هنگامیکه خورشید در صبح طلوع می کند، قسمت شرقی تپه حرارت را جذب می کند تا از سرمای شب به حالت عادی برگردد. در وسط روز فقط قسمت برآمده ی وسط تپه در معرض اشعه خورشید است، بنابراین مانع زیاد گرم شدن تپه در وسط روز می شود. در طی غروب خورشید، قسمت غربی گرم می شود تا با سرمای شب که به زودی می آید مقابله نماید (Martin, 2000).
آخرین نوع لانهها، لانه های یک قطعه ای میباشند که واقعاً جذابند. کلنی های از این نوع به طور کامل در داخل یک قطعه چوب مرده محدود می شوند و قادرند سال ها بدون به دست آوردن منظم آّب باقی بمانند. مطالعه محیط داخل این کلنی ها به دلیل محیط زیست بسته آنها، سخت است. متوجه شده اند که کلنی یک اطاقک توخالی بوجود می آورد و آن را از داخل بوسیله گل مسدود می کند تا یک حفره ضد آب را ایجاد نماید که رطوبت را داخل خود نگه می دارد. این شکل از زندگی در دورههایی که آب و هوا بی نهایت خشک میباشد، بسیار سودمند است. به علاوه این نوع از زندگی نقش عمدهای در پراکندگی گونههای موریانه از طریق هایی که در اقیانوس ها و رودخانه ها جابه جا می شوند دارند (Limburg, 1974).
زیستگاه:
وقتی غذا وجود داشته باشد موریانه ها توانایی زندگی در هر نوع محیط زیست خاکی را دارند (اگرچه غالباً در مناطق گرم زیست میکنند) لانه ها در مناطق با بارندگی سالانه بسیار متنوع از جنگل های بارانی مناطق گرمسیری گرفته تا بیابان های خشک یافت می شوند. هر کلنی توانایی حفاظت از خودش را در دوره های طولانی بدون بارندگی منظم و یا بدون دریافت آب دارد. موریانه های زنده (یا فسیل موریانهها) در همه قارهها حتی قطب جنوب وجود دارد (Davies and Williams, 1978).
جست و جو، تغذیه و هضم:
موریانهها بر اساس الگو تغذیه شان به چهار گروه تقسیم می شوند: چوبخوارها، خاکخوارها، دروگرهای تکههای برگ، پرورش دهندگان قارچ، تغذیه کنندگان قارچ. موریانههای چوبخوار میتوان به گروههای کوچکتری تقسیم نمود. (چوب پوسیده، چوب مرطوب، چوب خشک و…) اما توصیف آنها تا حدودی مبهم است. اصطلاح چوبخوارها به تمام دلائل عملی کافی خواهد بود. موریانههای زیرزمینی از طریق ساختن تونلهای زیرزمینی (گالری های جستوجوی غذا) که از لانه منشعب می شوند به منابع غذایی دست می یابند، معمولاً فقط کارگرها و سربازها در سایت های تغذیه ای یافت می شوند اما گاهی اوقات نمف ها نیز آنجا هستند. مولدین، بالدارهای جنسی و تخم ها تقریباً همیشه در لانه باقی می مانند. موریانه های جستوجوگر غذا به رطوبت و الوار جذب می شوند، بویژه در مواقعی که در مراحل اولیه تجزیه توسط قارچ پوسیدگی چوب صورت بگیرد و یا اینکه الوار زیر خاک دفن شده باشند(Creffield, 1991).
بر اساس ترجیح غذایی گونه ها، موریانه ها تقریباً فقط از چوب، خاک و ذرات برگ تغذیه می کنند. سلولز غذای مطلوبی است که معمولاً به میزان زیاد در جاهاییکه موریانه ها پیدا می شوند، یافت می شود. اگرچه بعضی از موریانهها در حال حمله به غلات، مدفوع حیوانی و استخوان دیده شودهاند اما موادی که سلولز زیاد دارند مانند چوب و ذرات برگ، غذای مطلوب هستند. اگرچه لیگنین در اغلب گونه ها غیر قابل هضم است اما برای استحکام بخشیدن مواد لانه و دالان های حفاظتی استفاده می شود. در کلنی هیچ چیز دور انداخته نمی شود، موریانه ها مرده هایشان را می خورند و پروتئین و نیتروژن به دست می آورند (Snyder, 1948). هم نوعخواری یکی از دوراه به دست آوردن پروتئین است. روش دیگر به دست آوردن پروتئین خوردن ریسه ی قارچ هایی است که روی مواد گیاهی در حال پوسیدن رشد میکنند. از آنجاییکه موریانه ها تنها مواد سلولزی را هضم می کنند، پروتئین متاع ارزشمندی در کلنی موریانه ها محسوب می شود. زمانیکه یکی از اعضای کلنی موریانه ها مجروح یا کشته میشوند سایرین به سرعت می آیند و بدن آنها را میخورند (Rateliffe, 1952). شاید این عمل ممکن است به نظر ناخوشایند به برسد اما برای زندگی کلنی به دلیل بازگرداندن پروتئین و حفظ آب لازم و مفید است و یک عمل اقتصادی هوشمندانه در محیط های خشک می باشد.
کارگرها از طریق بالا آوردن، محتویات معده شان (از جمله همزیست ها) را تقسیم میکنند. سربازها، نمف ها و مولدین نمی توانند خودشان غذا مصرف کنند بنابراین آن ها به کارگرها وابستهاند تا غذا را برای آنها از دستگاه گوارش بالا بیاورند (Regurgitate). این مکانیزمی است برای همه موریانه ها تا میکروارارگانیسم های همزیست در روده شان به دست آورند (Snyder, 1948). تروفلاکسی (هم دهانی) به معنی ردو بدل کردن دوطرفه غذا بین افراد یک کلنی است.موریانهها هم دهانی را از طریق بازگشت دادن سلولز هضم شده به هم لانه ای هایشان، وقتی به سمت آنها می آیند، انجام می دهند. تروفلاکسی یک فرآیند پیوسته در داخل تمام کلنیهای موریانه است که اطمینان می دهد همه افراد کلنی تغذیه شده اند. این فرآیند به صورت مداوم و برای تمام موریانه ها ، حتی نمف ها تکرار می شود. در واقع نمف ها ۲۴ ساعت پس از تفریخ تخم تک سلولی روده ای دارند که این دلالت بر آن دارد که هم دهانی بلافاصله پس از تفریخ تخم اتفاق میافتد (Snyder, 1948).
موریانه های چوب خوار توانایی خالی کردن چوب از داخل را دارند بدون آنکه به سطح چوب نفوذ کنند. گفته می شود موریانه های کارگری که این مواد را سوراخ می کنند توانایی احساس تغییرات درجه حرارت را دارند و وقتی به سطح نزدیک می شوند به جهت دیگری تغییر مکان میدهند (Martin, 2000).
از این طریق، درختان از درون خالی شده و ضعیف می شوند، اما به حالت زنده باقی میمانند (Martin, 2000). به همین دلیل موریانهها در صنعت چوب بسیار گمنامند گرچه فعالیت آنها یک سرپناه بی نظیر برای دیگر حیوانات ایجاد می کنند. نگه دارنده های چوبی در خانه ها اغلب از درون خالی می شوند و چیزی جز یک پوسته چوبی برای حفاظت خانه باقی نمی ماند. این تنها آسیب کلی است که موریانه ها ایجاد می نمایند. موریانه ها هر ساله سبب میلون ها دلار خسارت در مناطق مسکونی می شوند که توسط بیمه پوشش داده نمی شود. در این خسارت تنها تعداد اندکی از گونه ها مقصرند (Creffied, 1991).
شکارگرها:
موریانه ها یک جز ضروری در زنجیره غذایی هستند و یک منبع غذایی مهم برای تعداد زیادی از حیوانات میباشند. دستجات میلیونی بالدارهای جنسی ضیافتی را برای پرندگان، مارمولک ها، مارها، قورباغه ها، مورچه ها و دیگر حشرات فراهم می سازد.
لانه های موریانه، مرتباً مورد حمله یا جست و جو قرار می گیرند و بعنوان یک منبع غذای اولیه برای بسیاری گونه ها مورد استفاده قرار می گیرند.
سن های شکاری خانواده Reduviidaeبه تونل های لانه نیش میزنند و موریانهها را میمکنند. کیسه داران کوچک dunnart, numbat,…و خزندگان (مارمولکها، مارها، geckos) همچنین برای یقا یا پایداری به تپههای موریانه حمله می کنند.
Golden bandicootو bilbyبرای حمله به یک تپه تونل می زنند. Echidnasدر رژیم غذایی اش به موریانه ها وابسته است، آنها یک تپه موریانه را مورد جستجو قرار میدهند و با استفاده از ناخنهای اختصاص یافته آنها را مورد کند و کاو قرار میدهند و با زبان درازشان آنها میبلعند (Martin, 2000). گمان می شود که ممکن است موریانه ها مسئول تنوع و فراوانی زیاد جانوران در قسمت های خشک استرالیا باشند. همچنین موریانه ها منبع اساسی آب برای بسیاری از حیوانات در محیط های خشک، جاهایی که آب یک کالای ارزشمند است، می باشند. آن ها لانههایشان را نزدیک محل تجمع آب می سازند و موریانه ها به عنوان یک فونداسیون حیاتی در بسیاری از اکوسیستمهای خشک شناخته می شوند.
تعدادی از حیوانات از تپه های موریانه بعنوان محل لانه استفاده می کنند، این حیوانات بعنوان اقامت گزین شناخته می شوند. طوطیهاو سایر پرندگان در طول فصول مرطوب تپههای موریانه را مورد کند و کاو قرار میدهند. در هنگام ساختن لانه شاه ماهی خور استرالیایی برای ایجاد سوراخ اولیه داخل تپه، پرواز می کند و خودش را به تپه می کوبد. در برخی مواقع که تپه خیلی خشک باشد این حرکت کشنده است. یک تعداد زیاد از خزندگان کوچک، پیتن ها، سوسک ها و موش ها از تپه های موریانه بعنوان یک سرپناه دائم یا یک پناهگاه اضطراری برای مخفی شدن از دشمنان استفاده می کنند. یک گونه از مارمولک ردیاب تخم هایش را به صورت غریزی داخل یک تپه موریانه می گذارد و موریانه ها سوراخ ها را می بندند. تخم های این خزنده دوران نهفتگی را از طریق دمای ثابت تپه می گذرانند تا تفریخ شوند. در آن زمان مادر باید برگردد تا نوزادان را از پرورشگاهبسته شان خارج نماید.
فرآیندهای مهم اکولوژیکی:
اغلب موریانه ها در استرالبا مسئول ذرات گیاهی میباشند. نقش آنها به عنوان تغذیه کنندگان از مواد گیاهی (موا زائد) یکی از مهمترین فاکتورهای تعادل طولانی مدت اکوسیستم است. مواد زائد بسیار ریز که از چوب، علف ها هوموس و دیگر مواد تشکیل شده اند توسط موریانه ها مورد تغذیه قرار میگیرند. تغذیه کنندگان از مواد زائدمواد لیگنوسلولزی که توسط کلنیهای موریانه انجام میگیرد سبب شکل گیری خاک می شود. کلنی های موریانه همچنین از طریق کنترل دست یابی سایر تجزیه کنندگان به مواد زائد به عنوان میانجی عمل می نمایند (Park et al., 1996). در بسیاری از موارد، موریانه ها مسئول حذف تا صددرصد مواد گیاهی هستند و همچنین ممکن است در تغییر ساختار خاک و افزایش اثرات فرسایش نیز نقش داشته باشد. تعادل بین موریانه ها و محیط زیست ژئومرفولوژیکی و همچنین اکولوژیکی است. از طریق افزایش انتشار رطوبت فصلی در طول گالری هاشان موریانه ها به گرانیت سنگ بستر اجازه فرسایش می دهند تقریبا با همان سرعتی که آنها مواد هوازده خاک را بر میدارند (Davis and Williams, 1978). برای اینکه یک اجتماع گیاهی پیوسته ایجاد شود و پایدار بماند، باید یک بالانس ظریف طبیعی بین رشد گیاه و مصرف آن توسط حیوانات، حشرات و تشکیل خاک از طریق سنگریزههای هوازده و بازگشت مواد غذایی از گیاهان قطع شده و مرده وجود داشته باشد (Davis and Williams, 1978). موریانهها نقش مهمی در دینامیسم مواد غذایی، از طریق هضم و توزیع دوباره کانی ها، اسیدهای چرب، ویتامین ها و ۲۰ اسید آمینه دارند (Pearce, 1997). چرخه ی فسفر، کربن و نیتروژن از فرآیندهای متابولیکی که داخل کلنی انجام می گیرد نتیجه می شود. کربنی که از مصرف سالانه لاش برگ به دست می آید از طریق فون ریزجانوری معده موریانه ها به صورت دی اکسید کربن و متان معدنی می شود. موریانه ها در تثبیت نیتروژن در چرخه محیطی بالانس نیتروژن نقش اساسی دارند. مساعدت موریانه ها در موجودی مواد غذایی خاک از طریق معدنی کردن کربن نشان داده می شود. که مسئول معدنی کردن بیش از ۲۰ درصد کربن اکوسیستم هستند (Park et al.,1996). میزان فرآیند مواد غذایی در داخل تپه ها به رطوبت و دمای تپه وابسته است. آب و مواد غذایی از مواد سازنده تپه به داخل خاک مناطق اطراف منتشر می شوند. توانائی موریانهها در برگرداندن مواد مغذی گیاهی باعث میگردد تا هرجا که رطوبت کمی وجود دارد لکههای مقوی از لحاظ غذایی در محیط زیست تشکیل شود (Park et al., 1996). خاکهایی که توسط موریانهها تحت تأثیر قرار گرفتهاند پارامترهای شیمیایی خاک و قابلیت دسترسی مواد مغذی را در نزدیکی رستنیها تحت تأثیر قرار میدهند. ترکیب گونههای گیاهی با افزایش فاصله از تپه ها، در بویژه خاک های فقیر، تغییر میکند. همهی خاک های داخل لانه ها از خاک اطراف اسیدیتر هستند و میزان مواد مغذی در خاکی که لانه در آن وجود داشته نسبت به خاکی که لانه در آن وجود نداشته، بیشتر است. میزان مواد مغذی در تپه های مناطق جنگلی بهواسطه افزایش دست یابی به مواد غذایی و تنوع ان از مناطق با پوشش علفی بالاتر است.
خاک اطراف لانه های موریانه به دلیل وجود مواد غذایی زیاد در خاک حاصل از فرسایش سطح رویی تپه، حاصلخیزی بسیار بالایی دارد. بالا بودن سطح مواد غذایی در خاک حاصل از فرسایش لانه الگوی رویش گیاهی در مناطق مجاور را تغییر می دهد. تپه ها یک مجموعه ای از مواد مغذی ایجاد می کنند که موقتاً رشد گیاه را حمایت می نماید (Park et al., 1996). مواد مغذی نهایتاً از طریق فرسایش تپه های متروکه به سطح خاک باز گردانده می شوند زمان بازگردانده شدن به میزان فرسایش و عمر تپه وابسته است. به طور متوسط یک تپه ۴۰۰-۳۰۰ کیلوگرم مواد خاک را در طی یک سال باز میگرداند. این فرآیند به مواد غذای که در مواد گیاهی مرده محبوس شده اند اجازه می دهد تا آزاد شده و به خاک بازگردند (Abe et al., 2000). گیاهان در حال دومرتبه رشد از این مواد استفاده می کنند و چرخه ادامه می یابد. این سیستم بازگشت مواد غذایی به دلیل توانایی موریانه ها در زندگی در خاک های فقیر، نقش مهمی در بهبود مواد غذایی سایت ها دارند. تنوع موریانه ها در ارتباط با خاک های فقیر است و روی اندازه ساختار جامعه مهره داران تأثیر بسیار زیادی دارد. به نظر میرسد که بین پراکندگی مکان های با تنوع زیاد موریانه ها و پستاندارن علف خوار بومی در دشت ها و بیابان های استرالیا ارتباط وجود دارد. موریانه ها غالباً در مناطق خشک، مکان هایی که رطوبت کافی برای ارگانیسم هایی قارچ ها، کرم های خاکی، باکتری های کوچک و سوسک های کوچک وجود ندارد، تجزیه کنندگان اولیه می باشند (Abe et al., 2000). موریانهها به دلیل توانایی ابتکاری شان در تحمل خشکی و پرهیز از آب از دست دادن، تجزیه کنندگان اصلی مناطق خشک در سراسر سال هستند.
خشک شدن:
موریانه ها ممکن است در دوره هایی از آب و هوای گرم و خشک جستو جوی خود غذا را در نزدیکی سطح خاک متوقف نمایند. وقتی که یک دوره طولانی بدون نزولات جوی وجود داشته باشد، از طریق تونل زدن به طرف پایین و انتقال به خاک مرطوب یا ماسهی مرطوب به داخل لانه رطوبت جذب می شود. موریانه های زیرزمینی تمامی زندگی خود را در داخل گالری ها و تونل هایی در داخل لانه هایشان می گذرانند (به جز بالدارهای جنسی هنگامیکه برای جفت گیری ظاهر می شوند) (Creffied, 1991)، شرایط داخل لانه یکنواخت و تقریباً ثابت است: تاریکی مطلق همیشه حکمفرماست، رطوبت بالاست و نوسانات درجه حرارت در پایین ترین حد قرار دارد. موریانه ها چنان اختصاصی شده اند که عملاً تنها این شرایط را برای هر مدت زمانی می توانند تحمل کنند. از انجاییکه فعالیت های آن ها در سیستم مسیرهای سرپوشیده محدود می شود که همیشه رطوبت آن بالاست، نیاز نیست پوست آنها یک سد رطوبتی خوب باشد. در حقیقت پوست آنها بسیار نفوذ پذیراست و وقتی موریانه ها در معرض هوای خشک قرار گیرند رطوبت خود را از دست میدهند خیلی زود در اثر خشک شدن می میرند (Creffied, 1991).
مدفوع:
توانایی نگه داشتن آب در محیط های گرم و خشک جاهاییکه سطح بارندگی و رطوبت خیلی پایین است، بسیار مهم است. تعداد زیادی از گونه های موریانه وقتی که اب کافی در اطرافشان وجود دارد و خطر خشک شدن اندک است، مدفوع مایع دفع می کنند. وقتی که سطح رطوبت و آب به حد خطرناکی کاهش پیدا کند. بسیاری از گونه های سازگار شده یک روش اعجاب انگیز برای نگهداری آب به نمایش می گذارند، به جای مدفوع مایع و بدون شکل دانه هایی از مواد خشک از مخرج دفع می کنند.غدد مخرجی که با اشکال متفاوتی میباشند این پلتها را تولید میکنند. در اکثر آنها این غدد در حالت پیشرفته شان از شش سلول مخروطی شکل بالشتک مانند تشکیل شده که به داخل مجرای روده امتداد یافتهاند و توسط مجاری پیچ در پیچ از یکدیگر جدا جدا میشوند (Krishna and Weesner, 1969). غدد مخرجی و بالشتکهای بلند و ظریف مخرجی هر دو جذب دوباره آب را در موریانه به عهده دارند. یک باندهای قوی از ماهیچه های حلقوی قسمت های خارجی راست روده را احاطه می کنند و یک قدرت انقباض برای فشردن پلیتهای مدفوع و گرفتن آب فراهم می کنند. دسته های ماهیچه ای که به طور شعاعی در سطح دیواره قرار دارند و به راست روده متصلند به طور کامل آب مدفوع را قبل از دفع، میگیرند.
امکاناتی که برای تحقیق و کاربرد آن در آینده وجود دارد:
یک مقدار زیادی اطلاعات هماکنون در رابطه با موریانهها و وظایف عمومی آنها وجود دارد. در هر صورت گردآوری بعضی از دادهها خیلی مشکل است. بطور سنتی نمونه برداری جمعیتهای موریانه برای زیستشناسان مشکل بوده است، متدهای اصلاح شده نمونه برداری جمعیت به طور پیوسته در حال توسعه میباشند. فرآیند تشکیل خاک اگرچه مطاله شده، دادههای مستند وجود ندارد، این موضوع نیازمند مطالعات زیاد میباشد. به صورت تئوریکی گفته میشود که موریانهها توانایی معدنی کردن منگنز و یک تعداد دیگر از عناصر را دارند، برای اثبات این تئوری لازم است یک مطالعه کاملی در رابطه با نقش موریانهها در سیکل نیتروژن بعمل اید.گمان میرود که موریانه بتواند برای تجزیهی مواد لیگنوسلولزی که توسط انسان تولید شده است بتواند به کار برده شود. در آینده بعضی نقاط، مانند جمعآوری زباله، آشغال و مواد زائد حیوانی را بتوان با استفاده از موریانهها بعنوان سیکل برگردانهای مواد زائد جایگزین خاک نمود (Pearce, 1997). زمینههای ممکن برای آنها که علاقمند به مطالعه موریانهها میباشند که البته فقط به اگرونومی و کشاورزی محدود نمیشوند عبارتند از: بیوجغرافی، اکولوژی، جنگل، متابولیسم، میکروبیولوژی فیزیولوزی، خاکشناسی، مطالعات هضم، اثرات ایزوله شدن، و تحقیق تاکسونومیکی و کشف گونههای جدید و نقش آنها در محیط زیست.
نتیجهگیری:
موریانه ها در حدود میلیون ها سال وجود داشته اند فقط در طی قرن گذشته، به طور علمی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. شاید مهمترین وظیفه اکولوژیکی موریانهها در اقلیم های خشک نقش آن ها در برگرداندن مواد مغذی باشد. موریانه ها تجزیه کنندگان اصلی سلولز میباشند، ماده ای که بدون کمک میکروب های همزیست روده ای نمی توانند آن را هضم کنند. نقش آن ها در اکولوژی ساوانها و بیابان های استرالیا برای تعادل دراز مدت مواد غذایی در خاک وتولید خاک ضروری است. با حدود ۳۰۰۰ گونه راسته مساوی بالان تکامل خود را ادامه می دهد و برای آب و هواهای متنوع سازکار میشوند.
Ecological Role of Termites in Dry Enviroment
From
Brett Mommer
ترجمه: مرضیه صفار
(برا ی مشاهدهی فایل اصلی به سایت زیر مراجعه شود)
http://www.biology.iastate.edu/intop/1Australia/Australia%20papers/EcolAusTermites%20.htm