سخنی در باب یک نگرانی مشترک
دل نوشته مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد
مردمان سختکوش کویر، صدها سال پیش در بنا نهادن شهری کوشیدند که گذر سالها و سدهها، نه تنها دسترنج پیوند اندیشه و تلاش آنها را از گزند یغمای فراموشی روزگاران در امان نگاه داشت، بلکه بر انباشت ارزشهایی افزود که به پشتوانه آنها، امروز فرزندان همان مردمان در صدد شناساندن یادگار ماندگار پدران خویش به جهانیان برآمدهاند.
گنجینهای که هر رهگذری را شیفته و دلباخته زیباییهایش میسازد و با کولهباری از خاطره، رهسپار دیار خود میکند. و چطور میتوان انتظار داشت که احساس پاک یک شهروند یزدی به شنیدن خبری به ظاهر ناگوار درباره کوچههایی که یادآور زیباترین خاطرههای زندگی در شهر کویری هستند، بیتفاوت باشد که این بزرگترین سرمایه هر شهر است؛ مردمانی که به شهر خود میاندیشند و به سرنوشت آن حساساند.
سخن از فرایند در حال جریان داوری پرونده پیشنهادی ثبت شهر تاریخی یزد در نمایه میراث جهانی است و خبری که این روزها در خبرگزاریها نقل میگردد و حکایت از تردید یونسگو در ثبت جهانی شهر تاریخی یزد دارد و سخنی که به حکم قدرشناسی بر خود میدانم که پیرامون این نگرانی مشترک با همشهریان بزرگوارم و همه دوستان و دلسوزانی که دل در بند زیباییهای این شهر کهن دارند، در میان بگذارم.
نیک میدانیم که فرآیند ثبت شهر تاریخی یزد در نمایه میراث جهانی سالهاست که مورد درخواست و پیگیری مردم شهر و علاقهمندان به بافت تاریخی با ارزش یزد بودهاست و تلاشهای بسیاری در سالهای گذشته در این راستا صورت گرفته است. این روزهای تعیین سرنوشت برای فرد فرد آنان که در این فرایند پرکار سهمی داشتهاند، بسیار حساس و نگرانی برانگیز است. بدون شک آنچه که همه ما آرزو داریم تا ره آورد نشست لهستان باشد، آشکار است؛ اما در این روزها که همه توجهها به اعلام نتیجه نشست یونسکو معطوف شده و حتی برخی سرنوشت شهر را در گرو آن قلمداد نموهاند، اجازه میخواهم تا ابعادی از این تجربه را بازگو کنم که تاکنون کمتر در کانون توجه رسانهها قرار گرفته است.
نخست آنکه شهر تاریخی یزد، نخستین تجربه جمهوری اسلامی ایران در ثبت شهرهای تاریخی به شمار میآید و این خود گذشته از آنکه نشان از جایگاه آن در مقیاس ملی دارد، بیان میدارد که پیشگام بودن، به همان میزان که سرشار از تجربه است، خالی از خطر نیست…
و شاید ارزندهتر از نتیجهای که همه چشم به آن دوختهایم، همان کولهبار تجربهای باشد که اندوختهایم؛ ارزشهایی که شاید تا پیش از آغاز فرایند ثبت جهانی، نمیشناختیم و امروز میشناسیم و میتوانیم برای پاسداشت آنها تلاش کنیم؛ مستندات بسیاری که از گذشته و امروز شهر به دست آوردهایم و برای آیندگان به امانت خواهیم گذاشت؛ نادانستههای بسیاری از رازهایی از جنس تاریخ، جامعه، معماری، شهرسازی و… که این شهر در دل خود نهفته داشت و امروز بسیاری را میدانیم و بسیاری دیگر رازها که پی بردیم به ندانستن و در تلاشیم برای یافتن و از همه زیباتر، سرمایهای که از آن یاد شد و به پشتوانه ثبت جهانی افرون گشت که همانا مردم و ساکنان شهر تاریخی هستند. هرچند که اقدامهای مرمتی و اجرایی بسیاری نیز به انجام رسید که مجال پرداختن به آنها در این سخن نیست.
اما بالاتر از همه میتوان به نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهایی اشاره نمود که گاه از آنها غافل بودیم و امروز به پشتوانه این فرایند از آنها آگاهیم و از امروز میبایست همه همت کنیم تا اسب شرف از گنبد گردون بجهانیم. نباید فراموش کنیم که ما در مدیریت شهر تاریخی خود ضعفهایی داشتهایم که این از چشم نهادهای جهانی (از جمله ایکوموس) پوشیده نبوده است و اکنون زمان آن است که در راستای رفع آنها اقدام نماییم که البته تدوین پلان مدیریت شهر تاریخی یزد در این فرایند، گامی بسزا در این زمینه بوده است.
در اینجا شایسته میبینم تا از همه دستاندرکاران فرآیند ثبت جهانی شهر تاریخی یزد (بهویژه جوانانی که با انرژی شگرف پیگیر این فرایند بودند) قدردانی نمایم و به مردم بزرگوار و دلسوز اطمینان دهم که همه عزم عزیزانی که در این مدت تلاش بیدریغ در این راه داشتند، بر این بود تا راه را بر هر گونه تردید سد کنند و قدرتمندانه از ارزشهای این میراث گرانبها پاسداری نمایند؛ تلاشی که همچنان و تا واپسین لحظهها نیز ادامه خواهد داشت. هرچند باید بدانیم ثبت جهانی یک شهر تاریخی بنابر ماهیت پیچیده «شهر» از سویی و مقیاس «جهانی» آن از دیگر سو، امری دشوار و پر فراز و نشیب است و مبادا که نتیجه (هر آنچه که باشد) منجربه نادیده انگاشتن تلاشها، تجربهها و دستاوردهای این راه باشد.
ثبت جهانی یک شهر میتواند بهانه خوبی باشد برای پویایی و بازآفرینی آن، همان هدفی که آغاز تحقق آن را امروزه در یزد میبینیم و با بند بند وجود، احساس میکنیم. اما عدم ثبت جهانی هرگز دلیلی بر پایان راه نیست و حتی اگر ثبت جهانی در این روزها محقق نگردد و به بررسی دوباره پرونده در سال آینده واگذار گردد، کوچکترین اثری در انگیزه و تلاش فرزندان این شهر و روند رو به رشد آن نخواهد داشت؛ چراکه ما راه خویش را شناختهایم و در این راه که همانا پاسداشت ارزشهای بیهمتای شهرمان است، از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.
جای دارد جملهای را از استاندار ارجمند یزد یادآور شوم مبنی بر اینکه اگر این شهر در نمایه میراث جهانی ثبت شود، فرصت شناساندن آن به جهانیان فراهم خواهد شد و اگر این موضوع محقق نشود، ذرهای از ارزشهای آن کاسته نخواهد شد و به همان میزان که فرصت شناساندن این گنجینه از ما دریغ میشود، فرصت شناختن این ارزشها نیز از جهانیان دریغ خواهد شد؛ ارزشهایی که حتی نامهها و گزارشهای اخیر ایکوموس(همان شورایی که گویا منجر به این تردیدها گشته است) نیز از بیان این حقیقت غافل نبوده است.